باران تنهایی

 


........

 چشمامو میبندم روی پنجه های پام راه میرم حس غریبی دارم دور خودم میچرخم ...میچرخم و میچرخم ..............................اینقدر میچرخم که سرم گیج میره میخندم  بازم میچرخم صدای خنده هام اتاق رو پر کرده درو بستم کسی نمیتونه بیاد تو کسی نمیتونه بیاد و خلوتمو بهم بزنه .........بازم میچرخم میچرخم و میخندم اینقدر میچرخم و میخندم که می افتم زمین و اشکامو پاک میکنم و اونقدر گریه میکنم که هق هق ام بالا میگیره .....صدای گریه هام با صدای فریدون فروغی قاطی میشه ...بلندتر گریه میکنم سرمو محکم میکنم تو بالش و هق هق میزنم صدام نمیره بیرون ...مثل همیشه صدام تو نطفه میمیره و من بازم گریه میکنم ...بالشم خیسه خیسه ...خیس از اشک حسرت من ..حسرت داشتن تو ...خاطراتمون میاد جلو چشمام ...نعشه ام از حضورت توی خاطرم ....گریه میکنم ...فقط گریه ... همه ی لحظه هام میاد جلو چشمام ...چشمام شرم دارن از تموم روزگار .....دستامو میگیرم جلو چشمام میلرزن ...صورتمو محکم میگیرم تو دستام و گریه میکنم .......هق هق ..هق هق ...چه مرتب و منظم  !  خاطرات گذشته خاطراتی که همیشه با منه خاطرات تلخ و شیرین ! خاطراتی که من و تو با هم ساختیمشون ..خاطرات با هم بودن ..با هم  ....با هم ....؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ............... چقدر تنها شدم من ....بلند میشم و بازم میچرخم میچرخم اما ایندفعه دور گلایی که از زن دست فروش خریدیم گریه میکنم ... بازم پنجه های پام ...روی پنجه هام وایمیستم و میرقصم ...میخندم ...میچرخم ...گریه میکنم ...می افتم ...یاد روزای با تو بودن داره داغونم میکنه ...روزایی که با تموم تلخیشون واسه ی من شیرین ترین روزا بود ...میگذرم از همشون ....یک هفته ی دیگه به دنیای لعنتی پا میزارم ...گریه ههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههه

به همه فحش میدم توی دلم گلای بالشم بازم آب میخوان آخه خیلی وقته بهشون آب ندادم بازم گریه میکنم .....به زمین و زمان نفرین میکنم کسی رو نمیخواد من و تو بهم برسیم ...گریه میکنم ..میشینم روی صندلی و به پایین زل میزنم ...خاله مهربونه ( همون مورچه ایی که همیشه به حرفام گوش میده ) از اونجا رد میشه...پاهامو میارم بالا و جمع میکنم توی سینم و بهش میگم به حرفام گوش بده اما خاله مهربونه بی تفاوت از اونجا رد میشه ...سرمو میزارم روی زانوهام و بازم گریه میکنم ..آروم تکون میخورم و به تو فکر میکنم به تموم لحظه ها به .. .. به خیابونای ؟.. به  ؟.. به  ؟..به روزای زمستون..به خیابون ..به  ..به لجبازیهای بچگونه ی خودم ..به دفتر ..به نگاهای تو ..به شب بارونی ..به روز بارونی ..به  ..به شمال رفتنای تو که همیشه عذابم میداد و میده ..به روزای سخت افسردگیم ..به تنها موندنام ..به گریه هام .. ..به تموم با تو بودنام ...به تموم سختی هام ..به بیمارستان رفتنم و تنها بودنم تو اون شرایط سخت ..به همه چیز ایمان دارم به همه فکر میکنم به یاد همه چیز افتادم جز خودم ! یاد همه رو زنده کردم جز خودم !

خیلی سخته ازت دل بکنم محمدم من فقط تو رو میخوام به همه ثابت میکنم حس بدی بهم دست میده وقتی بهت دروغ میگم که به این آسونیا ....دل کندن سخته عزیزم مممممممممممممممممممممممممم

میخوام بمیرم محمد جونم ممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممم

مرگ گگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگ میخوام .

 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در یک شنبه 14 آبان 1391برچسب:,ساعت 19:15 توسط omid| |


Power By: LoxBlog.Com